Web Analytics Made Easy - Statcounter

منبع: نشریۀ علمیِ نیچر 
تاریخ انتشار: 11 مارس 2024 
نویسنده: جاناتان اوکالاگان 
مترجم: لیلا احمدی  
➖➖➖➖➖➖➖ 
دربارۀ نویسنده: "جاناتان اوکالاگان"، روزنامه‌نگارِ حوزۀ "علم‌و‌دانش" است و پیرامونِ اکتشافات فضایی، ستاره‌شناسی و اخترفیزیک مطلب می‌نویسد.  او روزنامه‌نگارِ آزادِ مقیم لندن است و مطالبش به طور منظم در نشریات معتبری از جمله نیویورک‌‌تایمز، ساینتیفیک‌امریکن، نیوساینتیست، فوربِس و وایرد منتشر می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اوکاگالان در این گفت‌و‌گو، وجوهِ علمیِ فیلم‌نامه را بررسی کرده و با 3 دانشمندِ مشاور که بر تولید فیلم "اوپنهایمر" نظارت داشتند، گپ مختصری زده است. 
➖➖➖➖➖➖➖
  عصر ایران/ ترجمه: اوپنهایمر در مراسم اسکارِ سه شنبه شب در 13 بخش نامزد شد و موفق به کسب 7 جایزه از جمله "جایزۀ بهترین فیلم" شد. 

این فیلم به دلیل نمایش دقیق زندگیِ فیزیکدان "جی‌رابرت اوپنهایمر" و بررسیل تلفات انسانی و علمیِ "پروژۀ منهتن"، - برنامۀ تحقیقاتی که به خلقِ بمب اتم در دهۀ 1940 در لوس‌آلاموسِ نیومکزیکو انجامید - ، تحسین شده است. 

   "کریستوفر نولان" - کارگردان فیلم - برای اطمینان از دقیق بودنِ روایت فیلم و کسب اطلاعات در مورد ذهنیت اوپنهایمر، زندگی‌نامۀ او و کلیتِ پروژه، به چند مشاور علمی مراجعه کرده است. 

آزمایش هسته‌ایِ "ترینیتی" در 16 ژوئیۀ 1945 انجام شد و با بمباران هیروشیما و ناکازاکی به اوجِ خود رسید. ژاپن، جنگ‌جهانی‌دوم را با هزینۀ هنگفت انسانی به پایان رساند. 

نیچر با 3 دانشمندِ مشاور، گفت‌و‌گو کرده تا اطلاعاتی از پشت صحنۀ خلقِ فیلم داشته باشد. 


 
  اوکالاگان: پیش از هرچیز معرفیِ اجمالیِ دوستان: 
 
"رابرت دایک‌گراف"، فیزیکدان نظری و وزیر آموزش هلند است. او از سال 2012 تا 2022، مدیر "مؤسسۀ مطالعات پیشرفته" در پرینستونِ نیوجرسی بود؛ شغلی که اوپنهایمر نیز از سال 1947 تا 1966 در آن مشغول به کار بود.  
 
"کیپ تورن"، فیزیکدانِ نظریِ "مؤسسۀ فناوری کالیفرنیا" در پاسادنا و دوست صمیمیِ نولان است که پیش از این نیز در پروژه‌های بزرگی از جمله تصویر سیاهچالۀ غول‌پیکر در فیلم میان‌ستاره‌ای (2014) با او همکاری کرده است.  
 
"دیوید سالتزبرگ"، فیزیکدانِ دانشگاهِ لس‌آنجلسِ کالیفرنیا است که پیش از اوپنهایمر، مشاور علمیِ پروژه‌های دیگری نظیر نظریۀ انفجار بزرگ بوده است. 
  
اوکالاگان: شما به چه نحو با پروژۀ اوپنهایمر همکاری کردید؟ 
 
دایک‌گراف: در سال 2021، نولان قصد داشت از مکانی دیدن کند که اوپنهایمر، حدود 20 سال آنجا زندگی و کار کرده بود. من در همان خانه زندگی کرد‌ه‌ام و 10 سال در همان دفتری کار کرده‌ام که زمانی اوپنهایمر از آن استفاده می‌کرد. ما بحثی طولانی در مورد اوپنهایمر و در بابِ فیزیک داشتیم که بسیار دلنشین بود. 
 
تورن: من با "کیلیان مورفی" در مورد نقشِ اوپنهایمر صحبت کردم. اوپنهایمر را در خلالِ  سال‌های 1962 تا 1965 - زمانی که دانشجوی کارشناسی ارشدِ پرینستون بودم - و در مقطعِ فوق‌دکتری - از سال 1965 تا 1966- می‌شناختم. ما صحبت‌هایی در مورد ویژگی‌های شخصیتیِ اوپنهایمر کردیم. 
 
سالتزبرگ: برای کمک به تولید صحنه‌هایی که در لس‌آنجلس فیلمبرداری شده بود، از من کمک گرفتند. بیشتر با مدیر پروپوزال کار کردم. همکاریِ من شامل مواردی مثلِ تصمیم‌گیری در مورد محتویاتِ تخته‌سیاه یا معادلاتی بود که اوپنهایمر به انیشتین داد تا نشان دهد آیا جو آتش می‌گیرد یا خیر؟ 
 
    از نحوۀ تعامل‌تان با کارگردان و بازیگران بگویید. 
 
دایک‌گراف: نولان دو بار از پرینستون بازدید کرد، تا از محوطۀ مؤسسۀ مطالعاتی بازدید کند. یادم هست از خانه تا مؤسسه راه رفتیم. این پیاده‌رویِ دلپذیر با درختان زیبا به خوبی در خاطرم نقش بسته است. یادم می‌آید به او گفتم این بهترین رفت و‌آمدِ ما است، چون اینشتین و کورت‌گودل - فیزیکدان اتریشی - نیز همیشه در این مسیر قدم می‌زدند. در فیلم هم که لوئیس‌اشتراوس با اوپنهایمر ملاقات می‌کند، به خانه اشاره می‌کند و می‌گوید: «این بهترین رفت‌وآمد است». این صحنه بسیار آشنا و به یادماندنی است. خیلی جالب بود که می‌دیدم نولان واقعاً به درکِ ماهیتِ "فیزیکدان‌بودن" علاقه‌مند است. 
یادم هست که او شیفتۀ حوضچۀ مؤسسه شده بود. تعداد کمی از صحنه‌های فیلم در نزدیکیِ حوضچه فیلم‌برداری شده است. خیلی از مردم به این مکان علاقه دارند، چون جایی برای تأمل و اندیشیدن است. 
 
سالتزبرگ: گاهی مجبور می‌شدم یک خط دیالوگ دربارۀ فیزیک را برای بازیگران توضیح دهم تا بن‌مایۀ معناییِ آن را دریابند و دلیلِ بیان آن را متوجه شوند. مثلاً عبارت خاصی در فیلمنامه وجود داشت که فوق‌العاده پیچیده و در مورد عناصر ماتریسِ خارج از مورب و مکانیکِ کوانتومی بود. خود من حتی وقتی آن را خواندم، متوجه نشدم دقیقاً چه می‌گوید ولی کیلیان مصرانه می‌خواست آن عبارت را برایش توضیح دهم.    فکر می‌کنم به عمقِ مطلب رسیدیم؛ اما واقعاً دشوار بود. 

 اتفاق مشابهی هم در مورد "جاش هارتنت" رخ داد که نقشِ "ارنست لارنس" - فیزیکدان هسته‌ایِ ایالات‌متحده - را بازی می‌کرد. هر وقت فرصتی دست می‌داد، می آمد و در مورد فیزیک با من صحبت می‌کرد. واقعاً عجیب بود، چون با همان آرایش و لباسِ لارنس ظاهر می‌شد. من هرگز لارنس را ندیده‌ام، اما عکس‌های زیادی از او دارم و این مراجعه حقیقتاً تکان‌دهنده و وهم‌آور بود. او شبیه لارنس بود، در اتاق من راه می‌رفت و مکالمات جالبی بینمان رد و بدل می‌شد. 
 
   نظر شما دربارۀ زبانِ علمیِ فیلم چیست؟ 
 
سالتزبرگ: فوق‌العاده دقیق و شگفت‌انگیز است. "کریستوفر نولان" به وضوح این علم را درک می‌کرد.  صحنه‌ای وجود دارد که اوپنهایمر روی تخته‌سیاه می‌نویسد و توضیح می‌دهد که شکافتِ هسته‌ای غیرممکن است. ناگهان لارنس وارد می‌شود و می‌گوید: « "لوئیس والتر آلوارز" –فیزیکدان شهیر آمریکایی- همین حالا این کار را در کنار خانه انجام داده». من معادلاتی روی تخته قرار دادم که اوپنهایمر هم به احتمال زیاد نگاشت تا ثابت کند شکافت غیرممکن است. بیشتر تماشاگران این را نمی‌دانستند، اما حس خوبی به من می‌داد. 
 
دایک‌گراف: بله، واقعاً خوب به ثمر رسید. دلم می‌خواست فیلم مداوم از نگاه اوپنهایمر روایت کند. مباحث فیزیک خیلی خوب درآمد و معادلاتِ درستی روی تخته‌سیاه نقش بست. 
 
    شخصیت خودِ اوپنهایمر چگونه بود؟ 
 
تورن: آموزگاری عالی و تأثیرگذار بود.  وسعتِ فکر، سرعتِ ‌عمل و فراست داشت. تواناییِ شگفت‌انگیزش در درکِ سریع مقولات، مشاهدۀ خطوط ارتباطی و تفکر سیستماتیک، عامل اصلیِ موفقیت او در قالبِ رهبر پروژۀ بمب اتمی شد. 
 
دایک‌گراف: او رهبر علمی و مشاور دولتی بود. در آن زمان، "انیشتین" که در راه‌اندازیِ پروژۀ بمب اتم نقشی حیاتی داشت، به پدرِ جنبش صلح تبدیل شده بود. "جان فون نویمان" ریاضی‌دانِ مجارستانی‌آمریکایی- هم که در فیلم حضور نداشت، ظاهراً می‌خواست اتحاد جماهیر شوروی را بمباران کند.

   این دو دانشمند در تقابل بودند و اوپنهایمر تلاش می‌کرد جانبِ عقلانیت و اعتدال را بین این دو وجهِ افراطی حفظ کند. به همین دلیل هم مجازات شد. اغلب احساس می‌کنم شخصیت او این احساساتِ مختلط و متناقض را ایجاب می‌کرد و نمونۀ جذابی برای هر کسی است که می‌خواهد دانشمند شود و در مباحث عمومی، نقشی ایفا کند. 


  
 و پرسش پایانی: آیا دیدن فیلمی مبتنی بر علم در جشنوارۀ اسکار رضایت‌بخش است؟ 
 
تورن: فوق‌العاده است که این سطح از توجه را به خود جلب کرده است. این فیلم پیام‌هایی دارد که برای دورانی که در آن به سر می‌بریم، بسیار مهم است. امیدواریم آگاهی را در مورد "مخاطرۀ تسلیحات هسته‌ای" و مقولۀ مهمِ "کنترل تسلیحات" افزایش دهد. 
 
دایک‌گراف: اغلب شکایت می‌کنیم فرهنگ عامه، بی‌محتواست؛ ولی مایۀ شگفتی است که فیلمی علمی و پیچیده با موضوعی دشوار که راویِ تناقض‌های بغرنجِ یکی از مهم‌ترین دانشمندان جهان است با آن فیلم‌برداریِ خاص و لوکیشن‌های حیرت‌آور، به فیلمی موفق در سراسر جهان مبدل می‌شود. این رخداد، بسیار دلگرم‌کننده است، چراکه ابعادِ پنهانِ علم را به بخشی از فرهنگ عامه منتقل می‌کند و روایتی هنرمندانه دارد.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: چهار رمز موفقیت مدیریت اوپنهایمر / او که نمی‌توانست یک غرفه همبرگر را اداره کند چگونه به رهبر یک تیم تبدیل شد؟! اوپنهایمر جهان را نابود نکرد کریستوفر نولان و تناقض‌های اوپنهایمر بودن

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: کریستوفر نولان اوپنهایمر هسته ای

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۵۵۳۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شبکه نمایش خانگی مروج چه اندیشه‌ای است؟!

بحث از هزینه تولید و نمایش این آثار یک بُعد قضیه است و سوی دیگر ماجرا که اتفاقاً اهمیت بیشتری هم دارد، ناظر به پیامی است که این قبیل آثار به مخاطبان خود می‌فرستند و این که در ورای تولید و عرضه چنین محصولاتی چه فکر و اندیشه‌ای قرار است ترویج پیدا کند.

سید محمدمهدی موسوی در حوزه نوشت: چندی پیش خبری در رسانه‌ها انتشار یافت مبنی بر این که برای تولید هر قسمت سریال شبکه نمایش خانگی به طور متوسط ۳ تا ۵ میلیارد تومان هزینه می‌شود و طبعاً بخش قابل توجهی از این هزینه سرسام آور صرف پرداخت به بازیگران یا به تعبیر درست‌تر سلبریتی‌ها می‌شود.

به عنوان مثال چنانچه یک سریال شبکه نمایش خانگی ۱۵ قسمت داشته باشد به طور میانگین ۶۰ میلیارد تومان صرف ساخت آن می‌شود.

بحث از هزینه تولید و نمایش این آثار یک بُعد قضیه است و سوی دیگر ماجرا که اتفاقاً اهمیت بیشتری هم دارد، ناظر به پیامی است که این قبیل آثار به مخاطبان خود می‌فرستند و این که در ورای تولید و عرضه چنین محصولاتی چه فکر و اندیشه‌ای قرار است ترویج پیدا کند.

با نگاهی اجمالی به آثار شبکه نمایش خانگی از آغاز این جریان در سال ۸۹ با تولید و پخش سریال «قلب یخی» تا به امروز که سریال هایی، چون «افعی تهران»، «جنگل آسفالت» و ... مورد توجه مخاطبان پلتفرم‌های داخلی است، می‌توان به اختصار به نکاتی اشاره کرد که با مقوله سبک زندگی و نوع نگرش به این مساله ارتباط نزدیکی دارد و از همین رهگذر می‌توان تا حدی به این پرسش پاسخ داد که آثار شبکه نمایش خانگی مروج چه فکر و اندیشه‌ای هستند؟!

۱-هر چند برخی سریال‌ها در سال‌های اخیر مروج زندگی‌های تجملاتی یا به اصطلاح لاکچری بوده اند، اما در عین حال، شمار دیگری از آثار با پرداختن اغراق آمیز و بعضاً مغرضانه به مقوله فقر و مشکلات اجتماعی، ترسیم گر زندگی فلاکت بار بوده اند که البته در باره کنایه‌ها و تعریضات غیرمنصفانه‌ای هم به شرایط زیست پس از انقلاب داشته اند که در جای خود نیاز به بحث تفصیلی و عمیق خاص خود دارد.

۲- هنجار زدایی از روابط افراد در کانون خانواده و حتی بین زوجین از دیگر آثار نامطلوب بسیاری از سریال‌های شبکه نمایش خانگی است، کما این که بسیاری از جامعه شناسان متدین نسبت به ترویج روابط آزاد و خارج از چارچوب ازدواج در این سریال هشدار داده و می‌دهند.

واقعیت تلخی که وجود دارد این است که چارچوب خانواده و قوام آن در این سریال‌ها حداقلی است چه آن که بیشتر تصویرگر زندگی افرادی است که بدون هیچ نسبتی حتی با هم در یک خانه زندگی می‌کنند.

۳-استفاده از کلمات مذموم، رکیک و دشنام‌های متعدد از ویژگی‌های غیرقابل انکار برخی از همین سریال هاست که طبعاً تداوم این وضع اثر نامطلوبی بر فرهنگ عمومی جامعه هم می‌گذارد.

۴-به هر حال این واقعیت تلخ غیرقابل انکار است که شبکه نمایش خانگی مرهون نگاه تجاری به حوزه فرهنگ است؛ نگاه و رویکری که به اجمال می‌توان به برخی آثار آن همچون جلوه گری سبک زندگی‌های لاکچری و ایجاد سرخوردگی در جوانان، تغلیظ نگاه جنسیتی منبعث از فرهنگ غرب به زنان و دختران و البته ضدیت با فرهنگ ناب ایرانی و اسلامی در پرتوی نشر اندیشه غربی اشاره کرد.

دیگر خبرها

  • فصل جدید برنامه «جام جم» به زودی روی آنتن می‌رود
  • واکاوی ابعاد جهش تولید با مشارکت مردم در «نقش ما» منتشر شد
  • علی‌عسکری: استقلال گوهری برای هلدینگ خلیج فارس است
  • استاندار فارس خواستار تسریع نهضت ملی مسکن و حفظ حقوق عامه شد
  • روایتی از هنرآفرینی هنرمندان نصف‌جهان در قطب عاشقی عالم، «کعبه»
  • ماجرای داغ حمایت هنرمندانه از غزه در ونیز/غرفه ایران رسما فعال شد
  • استان فارس در تبیین دستاوردهای دولت رتبه اول کشور را دارد
  • حجاب و عفاف یکی از ابعاد مهم حیات فرهنگی است
  • شبکه نمایش خانگی مروج چه اندیشه‌ای است؟!
  • مهمترین فاکتورها برای تهیه لوله گازی چیست ؟